اگر از من بپرسید که 10 سال اخیر را چگونه گذرانده ای خواهم گفت که از این شاخه به آن شاخه پریده ام و حتی گاهی اوقات چنین تغییر شاخه ای در عرض یک تا دو ثانیه رخ داده است. اما حالا افسوس میخورم که چرا بیشتر دست به عمل نزدم و بیشتر و عمیق تر بی ثبات نبوده ام.
چطور می توانی خودت را بشناسی وقتی هیچ کار جدیدی انجام نمیدهی؟ با فکر کردن نمی توانی خودت را بشناسی. دست به عمل بزن و خودت را در بدترین و سخت ترین چالش ها قرار بده، از نقطه ی امن زندگی ات فاصله بگیر. تنبلی را کنار بگذار و چیز های تازه را به هر قیمتی که شده تجربه کن.
در این زمان اندکی که داری می توانی هر فعالیت ممکنی که به ذهنت می رسد را امتحان کنی تا بالاخره علاقه اصلی ات را بیابی. از نقاشی تا موسیقی از رقاصی تا عکاسی. از تعمریکاری تا یادگیری کامپیوتر.
خودت را صرفا به این نوع مهارت ها هم محدود نکن، چطور است شوخ طبعی را امتحان کنی؟ از اطرافیان تا آدم های توی خیابان محک خوبی برای سنجیدن شوخ طبعی ات است. یا اگر خیلی خجالت می کشی می توان برونگرا بودن را با رانندگان تاکسی امتحان کنی.
هر کاری که می کنی نتیجه را هم در نظر داشته باش. کاری نکن که بی نتیجه و بی هدف باشد. اگر برون گرایی را امتحان می کنی باید حداقلش دو یا سه تا دوست صمیمی پیدا کنی.در غیر اینصورت در استراتژی هایت تجدید نظر کن و دوباره دست به عمل بزن. مثل ماهی زیرکی باش که دائما از روی دست سر می خورد و راهش را به آب پیدا می کند. هرگز منتظر نمان و از همین لحظه فعالیت هایت را آغاز کن قرار نیست بعد از چند ماه نتیجه را ببینی نتایج مدنظرت باید از همین امروز آغاز شود.
عارف بزرگی می گفت، در مسیر تغییر و رشد درونی، شبیه به بیماران اسکیزوفرنی شده بودم. هر روز یک شخصیت تازه را امتحان میکردم و دقیقا به همان شکلی که مد نظرم بود تغییر میکردم.
تغییر کردن ساده است، و مسیر طولانی و پیچیده ای ندارد کافییست تصمیم بگیری و ذهنت را از عقاید گذشته شستشو دهی. (از تمرینات مراقبه استفاده کن)
اضطراب روی دیگری دارد که اسمش هیجان است. در هر حالت هیجان باعث می شود که شعور و عقلت از کار بیافتد و دست به کارهایی بزنی که بعدا پیشمانی می آورد و جز خرابی و ویرانی نتیجه ای ندارد. راه تغییر کردن هیجان نیست، روی خودت و احساساتت تسلط صد در صدی داشته باش و همان کسی باش که دوست داشتی باشی.
درباره این سایت